ترس های کودکان در سنین مختلف کدامند و تا چه حدی طبیعی هستند؟
فرزند انسان از لحظه ای که به دنیا می آید، در برابر دو محرک واکنش ترس نشان می دهد: یکی صدای بلند و دیگری افتادن.
در یک سالگی از چهره های غریبه می ترسد. هنگامیکه فردی غریبه به کودک نزدیک میشود اگر بهطور ناگهانی صورتش را بهصورت او نزدیک کند، موجب ترس و دستپاچگی کودک میشود. به همین دلیل بهتر است پدر، مادر و یا مراقب کودک از افراد ناآشنا بخواهند که اگر قصد دارند با کودک بازی کنند، به آرامی به او نزدیک شوند، زیرا او هنوز توانائی تطابق چشمی سریع را ندارد. روشهای مناسب روبهرو شدن با کودک مضطرب را به دوستان و بستگان بیاموزند.
در دو سالگی، ترس، بیشتر از صداها (صدای سیفون، جاروبرقی، فریاد بلند) است.
کودکان سه تا پنج ساله، از موجودات خیالی می ترسند. کودکان در این سن، جاندار پندارند؛ یعنی موجودات خیالی مثل هیولا، غول، دیو و مانند اینها را در ذهن خود تصور میکنند و حتی به آنها جان می دهند؛ آنها را واقعی می پندارند و می ترسند.
کودکان بین 2 تا 7 سال، حدود 4 تا 5 نوع ترس دارند که هر 4 تا5 روز یک بار خود را نشان می دهد. اگر از این حد بیشتر و ترس کودک طولانی شد، باید درمان شود و گرنه به «فوبی» تبدیل خواهد شد.
بین 7 تا 9 سالگی که بچه ها زمینه ای به جهت نوعی انتقال یا قیاسی دارند مانند: اگر به آنها گفته شود که دو خانه آن طرف تر را دیشب دزد زده است، فرضشان این است که امشب یا فردا شب نوبت خانه ما خواهد بود. به بیان دیگر بچه ها در دنیای محدود خودشان وقتی که اتفاقی می افتد آن را کاملا به خودشان مرتبط می کنند.
در سنین بالاتر، افزون بر ترس های دوران کودکی، ترس از تاریکی نیز شایع است که تا 12 و گاهی تا 14 سالگی نیز ادامه می یابد.
دلایل به وجود آمدن ترس های کودکان
بچه اصلا با ترس به دنیا نمی آید.همون دو تا ترس که اون هم با کامل شدن سیستم عصبی از بین میرود. تا حد زیادی رفتارهای ما بچه را ترسو بار می آورد.
مثلا برق رفته
بچه تو تاریکی داره.همونجا نگاه می کنه ،چه جالب!هیچی معلوم نیست.اُ..
مامان تو آشپزخونه داد میزنه :نترس ها مامان.
بابا میگه اومدم بابا،نترس.نترس.
بچه میگه:اوه…پس باید بترسم:مامان (گریه)
بدنبال بیرون کشیدن ترس های کودکان نباشید.هرقدر به این مسئله تمرکز کنید ترس را در کودک پایدار تر می کنید.
یکی از راههای بسیار خوب مقابل ه با ترس های کودکان، شیوه ی «بازی» است. بازی هایی وجود دارد که می توان با توجه به سن کودکان در تاریکی انجام داد
برای کم کردن ترس های کودکان، بازی هایی را فراهم کنید که نیاز به جسارت و شجاعت در آن است. و در آن بازی نقش فرد شجاع را به کودک بدهید.
?بازی گرگم به هوا:
خوب است والدین (پدر و مادر) لحظاتی چراغ را خاموش کنند و این بازی را در تاریکی انجام دهند؛ البته مدت زمان آن باید کوتاه باشد و حساب شده انجام شود. باید بازی را در قسمتی از اتاق آغاز کرد که روشن است و کسانی که می خواهند پنهان شوند و کودک، آنها را بیابد، باید به اتاقی تاریک بروند و کودک آنها را در اتاق تاریک پیدا کند و کم کم با تاریکی انس بگیرد.
?بازی ایجاد سایه با انگشتان:
این بازی برای کودکان خردسال جذاب است. چراغ اتاق، خاموش، و شمعی روشن میشود و پدر یا مادر در مقابل نور شمع، با انگشتان خود، روی دیوار سایه می اندازند. میشود سایههای گوناگونی ایجاد کرد که کودک، آنها را دوست دارد.
?پلیس بازی:
پدر و کودک، در اتاق تاریک، پلیس بازی میکنند. چراغ خاموش میشود؛ چراغ قوهای را در دست میگیرند و به دنبال شیء گمشدهای میگردند؛ البته نباید دنبال مجرم، دزد، هیولا و موجودات خیالی باشند که ممکن است: ترس دیگری در کودک ایجاد شود.
وقتی که فرزند ما گرفتار ترس، اضطراب و وحشت میشوند باید آنها را بفهمیم و تأیید کنیم. هرگز نباید به بچهها گفت که این موضوع ترس ندارد یا جای نگرانی ندارد. هرگز نباید آنها را در این زمینه مسخره کرد.
بابت ترسی که كودكتان دارد، سرزنش و تحقیرشان نکنید. هر چند که این ترس از نظر بزرگترها بی دلیل و نامعقول باشد ولی خود کودک چنین احساسی ندارد پس او را مسخره نكنيد.
به هیچ وجه نباید درباره ترس، نگرانی که داشتهاند هیچ وقت هیچ جا با دیگران آن را در میان گذاشت و به نوعی آنها را سرزنش کرد و تحقیر کرد. بچهها باید مطمئن بشوند پدر و مادر وقتی که از ترس و ناراحتیشان صحبت میکنند به کمکشان میآیند.
از ترساندن کودکان حتی بعنوان شوخی بپرهیزید! شما میخندید ولی یک لحظه به این فکر کنید چه بر سر کودک میاد.
- ترس از مدرسه
با توجه با قرار داشتن در ماه مهر هرگز این جملات را به کودکی که ترسازمدرسه دارد نگویید:
اگر گریه کنی و توی مدرسه نمونی دیگه دوستت ندارم .
اگر گریه کنی دیگه مامانت (یا بابات) نیستم!
ببین اون بچه ها چقدر راحتند ، ببین گریه نمی کنند!
مثل بچه کوچولوها رفتار می کنی!
ببین ما چقدر کار می کنیم و زحمت می کشیم تا تو مدرسه بری ولی تو چطور رفتار می کنی !
اگه مدرسه نری همه بهت می گن تنبل!
اگه مدرسه نری بی سواد می مونی باید بری دنبال فلان شغل!
اگه گریه کنی به همه می گم آبروت بره!
اگه گریه کنی به معلم ( مدیر ، ناظم و…)می گم تنبیهت کنند!
تو مامان و بابا رو دوست نداری وگرنه این طور گریه نمی کردی!
اگه گریه کنی خانوم معلم دوستت نداره اون فقط بچه های خوب رو دوست داره!
تو با این کارات بچه بدی هستی !
همه دارند بهت می خندن!
همه دارند مسخره ات می کنند !
سرزنش کردن، تحقیر کردن، مسخره کردن هنمانگونه که قبلا اشاره شد نه تنها تاثیری در از بین بردن ریشه های ترس در کودک شما ندارد بلکه در روند رشد او باعث بروز و نهادینه شدن مسائلی می شود. بطوری که حتی در بزرگسالی ممگن است با مشکل کمبود عزت نفس و اعتماد بنفس ناکافی مواجه باشد.
پس در برخورد با پدیده ترس با کودکانمان می بایست بسیار هوشیار و آگاهانه برخورد نماییم و مراقب رفتار و گفتار خود باشیم.